خبر جدید
سلام به دختر قشنگم. نورای عزیزم... گلکم اومدم آخرین خبر رو بهت بدم و اون اینکه دیروز با مامان جونی رفتیم و تقریبا دیگه وسایل شما رو خریدیم. البته چند تا تیکه اش مونده که اونم مامان جونی خودش زحمتش رو می کشه. خوشحالم که زودتر خریدهای شما رو تموم کردم چون واقعا این روزها سنگین شدن رو دارم حس می کنم و یک کمی در پیاده روی اذیت می شم. سنگینی توی لگنم یک کمی اذیتم میکنه و به لگنم فشار می یاد. مامان جونی میکه نکنه بچه پایین اومده باشه که در این صورت گن یا شکم بند باید ببندی... ولی نوبت بعدی دکترم 13 مهره. تا اون موقع صبر می کنم ببینم خانوم دکتر مهربونت چی می گه. احتمالا باید شکم بند ببندم که شما تو دلم خیلی پایین نیای! چون اصلا خوب نیست... بالا ب...
نویسنده :
مانيا
17:14